مختصری از زندگینامه سردار رشید اسلام سید محمد علوی
به گزارش قلم ما: شهید سید محمد علوی در دی ماه سال ۱۳۳۰ در بخش رویان از شهرستان نور از خانواده سادات علوی دیده به جهان گشود . از آنجائیکه او عاشق اسلام بود در همان کودکی فرائض مذهبی اش را به دقت به جای می آورد ، دوران تحصیلات خود را تا دوره ابتدایی […]
به گزارش قلم ما:
شهید سید محمد علوی در دی ماه سال ۱۳۳۰ در بخش رویان از شهرستان نور از خانواده سادات علوی دیده به جهان گشود .
از آنجائیکه او عاشق اسلام بود در همان کودکی فرائض مذهبی اش را به دقت به جای می آورد ، دوران تحصیلات خود را تا دوره ابتدایی در دبستان مولوی به پایان رسانید. برخورد و رفتار او در دوران تحصیلی ساده و مظلوم و از خانواده ای کشاورز و زحمتکش بود و فقر و تنگدستی روحیه صبر و ایتواری در مقابل مصائب را در او پرورانید.
پس از پایان بردن تحصیلات تا دوره ابتدایی به کار کشاورزی پرداخت و پس از مدتی مشغول خواربار فروشی کسبه در بازار شده در این مدت علاقه زیادی به فعالیت شعائر مذهبی داشت تصمیم گرفت با علمای دین بیشتر در ارتباط باشد لذا با مشورت و رفت و آمد به تهران و قم تصمیم گرفت یکی از نشریات اسلامی را دائر نماید. لذا نمایندگی مجله مکتب اسلام که تنها نشریات آن زمان در مسیر آگاهی مسلمانان و افشای جنایتکارانه استکبار اسرائیل و اربابان او علیه مظلومین و مستضعفین مخصوص فلسطین و سپاهان آزاده از طرف حوزه علمیه قم بخش و توزیع می گشت به دست آورد و براحتی می توانست در کنار آن فعالیتهای سیاسی و مذهبی دیگر را انجام دهد .
در خصوص همین زمان سال ۱۳۵۰ وارد هیئت چهارده معصوم شد و در جلسات این هیئت برای پیشبرد اهداف عالیه اسلامی فعالیت می نمود. محمد عاشق امام بود پس از تبعید امام عزیز خمینی(ره) همچنان پخش اعلامیه و نوارهای امام در رویان مشغول بود و با چند تن از بازاریان آن زمان در تهران در ارتباط بود پوستر و عکس و توضیح المسائل حضرت امام می آورد و توزیع می نمود او می دانست
که چگونه و با چه روشی فعالیت نماید. روحش چون کبوتری عاشق در آسمانها پرواز می کرد تا به معشوقش برسد .
پس از ورود امام عزیز به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نهادهای انقلابی به خصوص سپاه پاسدران اسلامی به فرمان امام تشکیل گردید.سپاهی که افتخار می کند به این فرزندان شجاع. در تاریخ ۵۸/۷/۱۲ وارد سپاه پاسدران انقلاب اسلامی نور شد. وی پس از یکدوره کامل آموزشی نظامی مربی آموزش نیروی بسیج گشت حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی شیوه اش بود. رساندن پیام انقلاب به گوش مستضعفان مرامش. فعالیت محمد طوری بود که بیشتر مواقع دلمان برایش تنگ می شد. برای دیدار او به سپاه مراجعه می کردیم وقتی او را می دیدیم از دیدار شوق با لباس نظامی گت کرده و منظم اشک از چشمان مان سرازیر می شد. اما او انگار که می خواست زمینه جدایی از این دنیا را فراهم نماید.آری محمد چنین مقاوم بود و در مقابل مشکلات و سرزنش های داخلی صابر بود محمد به منظور حراست از انقلاب اسلامی در درگیری های گنبد شرکت نمود و با منافقین و کفار داخلی به جهاد پرداخت و مدتی در آنجا مشغول بود درگیری سوردار یکی از پایگاه های تقویتی صدا و سیمای استان مازندران در منطقه ییلاقی گلندرود کوه های سر به فلک کشیده با وجود جنگلهای انبوه مورد حمله گروه های چپ گرا قرار گرفته بود. بلافاصله صبح فردا قبل از روشنایی محمد همراه چند تن از برادران وارد آن منطقه شدند. محمد در مین گذاری و خنثی کردن تخصص داشت به عنوان مسئول گروه در جلوی دسته کلیه مین ها و تلهه های انفجاری را خنثی نمود به گفته برادران لای دربهای ورودی و خروجی تله گذاری شده بود منافقین هم متواری گشته و فرار نمودند.
پس از چند مدت درست موقعی که مزدوران داخلی کردستان با دولت جمهوری اسلامی اعلام جنگ نمودند محمد با برادران سپاه نور وارد کردستان گشت و مدتی در آنجا مشغول جنگ با دمکرات و کوموله و دیگر گروه های آمریکا شد. روحیه عالی او خستگی را لحظه ای احساس نمی کرد. همیشه می گفت بر ماست که باید در تحقق آرمان شهدای انقلاب اسلامی بکوشیم .
او چون همیشه پیرو خط ولایت فقیه بود با همکاری برادران حزب الله در تشکیل انجمن اسلامی و برقرار نمودن مراسن دعای کمیل و پرشکوه نمودن مراسم مذهبی سهم بسزایی داشت سرانجام در تاریخ ۶۰/۷/۲۲ برای آخرین بار عازم جبهه حق علیه باطل گردید دوره سه ماهه ماموریتش را به پابان رسانید اما از آنجا که عاشق اسلام و امام بود علاقه داشت تا پایان جنگ در جبهه بماند و روزی در کربلای حسین (ع) با امام عزیز خود نماز وحدت بخواند. سرانجام در
سه شنبه خونین مورخه ۶۰/۱۲/۱۱ در جبهه شوش در حین شناسایی منطقه بر اثر انفجار مین به درجه رفیع شهادت نائل گردید و به لقا الله پیوست
گوارا باد شربت شهادت بر شهدای انقلاب اسلامی و بخصوص شهدای اخیر ما
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
بسم الله الرحمن الرحیم
برگ دوم ضمیمه ای از وصیت نامه اینجانب سید محمد علوی
۱۳۶۰/۱۱/۱
اللهم اجعلنی من جند ک فان جندک هم الغالبون و اجعلنی من جزبک فان حزبک هم المفلحون و اجعلنی من اولیائک لا خوف علیهم و لا هم یحزنون اللهم اصلح لی دینی فان عصمته امری و اصلح لی آخرتی فانها دارالمقری و جعل الحیوه زیاده لی فی کل خیر و الوفاه لی من کل شر اللهم صل علی محمد و آل محمد
اینجانب سید محمد علوی ساکن رویان فرزند سید حسین علوی به شناسنامه ۱۳۳۰ صادره از علمده نوشهر شیعه ۱۲ امامی مقلد امام خمینی عضو سپاه پاسدران انقلاب اسلامی نور پیرو خط ولایت فقیه و ائمه و انبیا از آدم الی خاتم و از محمد (ص) الی ۱۳ معصوم پاک دیگر که وظیفه هر فرد مسلمان است پیرو انبیا و ائمه و ولایت فقیه علما و
فقهای دین باشند. اطیعو الله و اطیعو الرسول والی ارسلنکم اطاعت کنید از خدا و رسول و صاحبان امر از علما و فقهای دین که از شما هستند اینجانب وصیتنامه خود را در این رابطه به شرح زیر اعلام می دارم. خدایا بین ما و خاندان رسالت عصمت و طهارت جدایی نیانداز خانواده و فرزندان ما را دوست آن خانواده قرار بده خدایا ما را بیامرز پدر و مادر نیاکان و فرزندان مارا بیامرز خدایا واقفی که آنچه در بردارم و آنچه دینم و مکتبم و اسلام عزیزم به من حکم می کند وظیفه خودم را ذکر می نمایم که انشالله بازماندگانم ادامه دهنده راه انبیا و ائمه و شهدا و علما و فقهای دین باشند. و از خط انبیا خارج نشوند. و چند مسئله را که باید ذکر نمایم در این ورقه و چند ورقه دیگر به چند بند خلاصه می کنم.
۱-اصل وصیتنامه اینجانب جزء و کل برای بازماندگانم همین است و غیر از این باطل است.
۲- سرپرستی بچه ها و خانواده ام تا زمانیکه پدرم هستند با کمک سید زبیده و بعد از پدرم سید صادق با کمک زبیده تا زمانیکه سید صالح از نظر شرعی بتواند سرپرستی را به عهده بگیرد در ضمن اگر هم مواقعی سید زبیده خواست شوهر بکند بچه ها و خانه و زندگی را تحویل سرپرست بدهند و بروند.
۳-سرپرست باید اصل واجبات از نظر تحصیلات و مدارس علمی و مکتبی و زبان عربی و تربیت اسلامی کوشا و فعال باشند. نسبت به فرزندانم که بتوانند آزادانه تحصیلات را ادانه دهند.
۴-اگر سعادت داشتم و شهادت قسمت من شد جنازه ام را در علمده قبرستان عمومی و نزدیک به مکتب خانه پهلوی قبر دخترم سید رقیه دفن کنید یعنی همانجا که طفلها را دفن می کردند.
۵-قبرم را ساده فقط بالای سرش را مانند بهشت زهرا جای عکس و غیره و بالای آن یک علم قرمز (لا اله الا الله) نوشته باشد همانطوری که مامان و سید زبیده در بهشت زهرا دیدند مانند قبر دکتر چمران
۶-در تشییع جنازه اگر وقت بود و گرنه در روز هفته حتما حجه الاسلام سید علی خامنه ای یا هاشمی رفسنجانی را در مسجد جهت سخنرانی دعوت کنید .
۷-منافقین و مشرکین حق ندارند در خانه مان بیایند اگر چه از بستگان و فامیلهای خودمان باشند حق ندارند بیایند
۸-خط امام ولایت فقیه که خط ائمه و انبیا است حفظ نموده و پیروی نمائید.
۹-اگر میخواهید جشن یا جلسات داشته باشید فعالیت کنید با مسلمین (بیچاره ها) هم سفره و هم مجلس شوید که مشروع و خدای باشد.
۱۰-در کارهایتان فقط از خداوند منان کمک بخواهید و از او یاری بجوئید در عبادت و سیاست و نظامی در حکومت اسلامی همکاری کنید.
۱۱-ضابطه را فدای رابطه نکنید و مقرارت و ضوابط اسلام را فدای رابطه نکنید و پشتیبان مستضعفین باشید.
۱۲-به یاد ۱۲ امام و رهبر شیعه باشید و زندگی خودتان را با زندگی و خط ولایت فقیه و ائمه اطهار مطابقت نمائید.
والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته
مورخه ۱۳۶۰/۱۱/۱
سید محمد علوی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 7در انتظار بررسی : 7انتشار یافته : 0